شط

مجموعه دست نوشته های شخصی محمد نبهان

شط

مجموعه دست نوشته های شخصی محمد نبهان

شط

آنان که خدا را می جویند ، او را می ستایند و درحالی که او را می جویند ، می یابندش و در همان حال که او را می یابند ، می ستایندش !

" آگوستین قدیس - اعترافات "

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

محبوب ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

آخرین نظرات

نویسندگان

تجدد ، مکیاولی و شهریار

شنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۴، ۰۷:۴۳ ب.ظ


مقدمه ، تجدد ایتالیا واروپا

در طی جنگ های صلیبی که حدود 200 سال به طول انجامید اتفاقات و حوادث فراوانی رخ داد اما مهمترین عاملی را که می توان در راستای متحول کردن اروپا موثر و قابل اعتنا دانست ، نزدیک شدن بیش از پیش تمدن و فرهنگ اروپا به فرهنگ اسلامی – عربی در آن برهه زمانی بود که از طریق آن آثار یونانی – عربی به اروپا منتقل شد و اروپایی ها با آن آشنا شدند .در کتاب " روشن فکران قرون وسطی " ژاک  لوگف معتقد است که از قرون دوازدهم فرهنگ و تمدن( یونانی – عربی ) به صورت منابع و ماخذ خطی همراه مواد اولیه مثل ادویه ، ابریشم و سایر کالاهای کمیاب در اروپا از بغداد – دمشق از طریق بیزانس و قرطبه وارد اروپا شد . (1)

فرهنگ یونانی پس از اعصار تاریک در قرون وسطی ابتدا به ایتالیا و سپس به نواحی دیگر اروپا رخنه کرد و سرآغاز رونسانس ، رشد و تجدد شد .در ایتالیا تلاش های پتراک و جووانی بوکاچو را بیش از همه در شناسایی فرهنگ یونانی به اروپا می توان چشم گیر دانست بدین ترتیب دوره تجدد اروپا با نوشته جات و کتب پتراک (1304 - 1374) بعد از میلاد آغاز گردیده و با کتب مکیاولی (1469 - 1529) به آخر می رسد . (2)

در این مقاله سعی شده است به صورت اجمالی اهمیت فراوان آشنایی با تفکرات  ، شخصیت با درایتی به نام مکیاولی مورد بررسی قرارگیرد اما پیش از هرچیزی سئوال مهمی ذهن را به خود مشغول می دارد و آن این است که چرا مکیاولی ؟!  اما قبل از طرح چنین سئوالی و پاسخ به آن بهتر است  با مکیاولی بیشتر آشنا شویم و بدانیم او کیست و در آن برهه تاریخی چه کاری را صورت داده است .




مکیاولی را بشناسیم ..

نیکلا مکیاولی در سال 1469 در شهر فلورانس از ایالات مملکت ایتالیا متولد شد ، از تحصیلات وی در دوران جوانی اطلاعات چندانی در دسترس نیست ولی از کتب و نوشته های بعدی ایشان معلوم است که اطلاعات عمیقی در آثار کلاسیک ، لاتین و روم قدیم داشته است .

وی در سال 1498 به سمت دارلانشای " شورای ده نفری " حکومت جمهوری فلورانس انتخاب گردید و این مقام را تا سال 1512 دارا بود . در سال 1500 برای مذاکرات سیاسی در باب شهر پیزا مامور دربار لوئی دوازدهم پادشاه فرانسه گردید ، مسافرتهای فراوان وی او را قادر نمود که سیاست های سایر ملل را هم که غیر از سیاست مملکت ایتالیا بود درک کند .

کتاب مشهور ایشان موسوم به پرنس یا شهریار در آخر سال 1513 به انجام رسید ، موضوع این کتاب بیان و تشریح طرق مختلفی است که به وسیله اتخاذ آن ها اشخاص با عزم و جاه طلب می توانند به مقام شهریاری برسند . برخی معتقد اند که کتاب شهریاراو کتاب آسمانی عالم سیاست است و او را بعد از ارسطو یگانه مرد سیاست دانسته اند و کتاب هایش را در عالم سیاست بی نظیر می پندارند . (3)شاید او فیلسوفی حرفه ای نبود ولی گفته هایش تا چهار و نیم قرن مایه تشویش بسیار در ذهن برخی از خوانندگانش شد ، با وجود این به طور کلی تمایل زیادی به بی اعتنایی نسبت به موضوعی که وی مطرح کرد وجود داشت ، آثار مکیاولی را غیر اخلاقی اعلام کردند و کلیسا آن ها را محکوم دانست و آن دسته از اخلاق گرایان و اندیشمندان سیاسی که نماینده جریان اصلی اندیشه غرب در این زمینه ها هستند روی هم رفته آثار او را چندان جدی نگرفتند به عقیده من مکیاولی تا حدودی بر هابز، روسو، فیشته، هگل،و بی تردید بر فردریک کبیر* امپراتور پروس که به خودش زحمت داد ردایه ای رسمی در مورد دیدگاه وی منتشر کند ، اثری عمیق گذاشت . (4)  



چرا مکیاولی ؟

اعتقاد بنده براین است که مکیاولی مدل و متدی را خلق کرده بود که قائل به نگرشی اصولی تر ، استخوان دار تر نسبت به شیوه های حکمرانی و حکومت داری در عالم سیاست بود لذا چهارچوب معینی را همراه قوانینی استوار برای حفاظت و نگاه داری قدرت یک سیستم تعیین کرد .این دیدگاه در واقع صادقانه ترین نوع نگرشی بود که آن دوره می توانست در مقابل حکومت کلیسا خیلی ساده و عریان قواعد بازی های سیاسی حکومت ها را حتی برای عوام رونمایی کند .از سوی دیگر ایشان بر خلاف افلاطون و ارسطو که اخلاق را بر سیاست مقدم که دانستند ، اخلاق را به چهارچوب سیاست آورد و اعلام داشت که دولت نیست که بر بنیاد اخلاق شکل می گیرد ، بلکه اخلاق است که درون دولت شکل می گیرد . (5)

ایشان معتقد است که دست قضا و قدر از آن که یکی را حاکم کند و دیگری را خیر ، ناتوان است و دلیل وعلت اصلی را در خود افراد می داند و معتقد است که اگر کسی بتواند آن متدهای لازم را اعمال کند و در خود توانایی لازمه یک شهریار را ایجاد کند می تواند صاحب چنین موهبتی شود و نیز معتقد است که اگر مملکتی از دست حاکمی خارج شود از بی استعدادی و عدم لیاقت وی است نه چیزی بیشتر ..مکیاولی با متد هوشمند سیاسی اش ، حذف نخب ، ایجاد جنگ های فرسایشی و تخریب ، برای حفظ ایالات متصرفه را امری الزامی می داند ، در واقع این کار زمینه خوبی را برای فرار و مهاجرت فراهم می سازد و فضای مساعدتری را برای دخول و به دست گرفتن قدرت توسط مهاجران اجیر شده توسط حکومت را ایجاد می کند .

مکیاولی در رابطه با ممالکی که پیش از تصرف دارای فرهنگ و آزادی خاصی بوده اند چنین می گوید : باید بدانی که تا سکنه آن مملکت را متفرق نکرده ای و آن ها را در اکناف و اطراف مملکت خود پراکنده ننموده ای ممکن نیست آن سوابق آزادی و قوانین و آداب و رسوم که سکنه به آن خو گرفته اند از خاطر آنها محو گردد هر وقت فرصت کنند یا برای شما پیش آمد سوئی رخ دهد فوری بر علیه شما قیام خواهند کرد . (6) 

او معتقد است اعزام یک عده به عنوان مهاجر که در چند نقطه مملکت اقامت کنند ، در حقیقت حکم مفتاح آن مملکت را خواهند داشت که در هر موقع به کار می آیند .

روانه داشتن مهاجرین برای پادشاه نباید مخارج تولید نماید بلکه می توان آن ها را با کمترین خرجی نگهداری کرد شاید هیچ خرجی هم نداشته باشند در این اقدام فقط به اشخاص معدودی صدمه خواهد رسید که زمین و املاکشان به این مهاجران واگذار می شود .

خلاصه مهاجرین با وفاتراز قشون ساخلوی خواهند بود و مخارج آنها نیز بسیار کم و آنانی که متضرر می شوند عده ای کم و در کل کشور متفرق می گردند . (7)

ایشان رسیدن به هدف با هر وسیله ای و ترفندی را مجاز و مکر و حیله را از ابزار های اساسی حفظ قدرت بر می شمرد 

در آن دوره که تجدد تغییرات فراوانی را در بستر اجتماعی اروپا پدید آورده بود ، قدرت کلیسا نیز در همان راستا رو به افول گذاشت و کم کم تفکراتی چون جدایی دین از سیاست شکل گرفت ، به قطع می توان مکیاولی را در زمره اولین اشخاصی قرار داد که اخلاق و دین را از سیاست جدا دانسته بود .

نگرش ها و متدهای مکیاولی در بین خیلی از کشورها خصوصا کشورهای خاورمیانه هنوز که هنوزه رواج بسیار دارد لذا بررسی تفکرات ایشان بسیار حائز اهمیت است .

آنتونیو نگری فیلسوف ایتالیایی معتقد است که مکیاولی نظریه پرداز دولت مدرن نیست ولی در عوض ، نظریه پرداز فقدان بسیاری از شرایط و وضعیت ها برای یک دمکراسی است . (8)



مکیاولی و خاور میانه

درست است که فاصله زیادی ما بین ایشان و این عصر وجود دارد ، اما با بررسی وقایع و رویدادهای روز منطقه و با علم از روابط مکیاولی در خواهیم یافت تفکرات این مرد تاکنون در دستور کار خیلی از دولت مردان منطقه قرار گرفته است ، به واقع سیاست های اتخاذ شده توسط دولت های خودکامه خاورمیانه هنوز سنتی و رویکردی کاملا تقلیدگرایانه دارد و این امر را می توان از دلایل مهم و اساسی فروپاشی ها ، جنگ های داخلی اخیر منطقه نیز قلمداد کرد .

این سیاست ها دیگر پاسخگوی دنیای کوچک جهانی و مدرن ما نیستند ، خصوصا با ورود انسان به عصر ارتباطات و تغییر پارامتر ها ، معادلات قدرت و جبه های جنگ ، شکل جدیدتری از جهان رونمایی شد ، مرزبندی های سیاسی تقریبا کم رنگ وارتباطات به شدت افزایش یافت به طوری که بستر اجتماعی ، اقتصادی ، و حتی سیاسی به کل متحول و تغییر شکل داد و چهره نوینی به خود گرفت .

و در سوی دیگر به دلیل ناتوانی بعضی از دولت های خاور میانه در تطابق دادن خود با عصر تکنولوژی و فاصله گرفتن آنها از آن و عدم چیرگی بر روابط شکل یافته جدید جامعه و تعامل صحیح با آن ، منشاء و سبب بروز نوعی ناهمخوانی میان دولت ها و ملت ها شده است . این ناهمخوانی و ناتوانی در تغییر بافت ، آن دولت ها را ناگزیر می کند به سیاست های مکیاولیستی مومن بمانند .

اکنون اگر کتاب شهریار را با دقت بیشتری بازنگری کنیم و آن را با احوال امروز خاور میانه مطابقت دهیم در خواهیم یافت ، عدم استقرار دمکراسی و جمهوریت ، کوچک نشدن دولت ها و نبود تکثر گرایی در آن به طور حتم یکی از اسباب مهم برچیده شدن و حالت گذر ازعصر سیاست های مکیاولیستی در این منطقه خواهد بود و این امر با تطبیق سیاست های دولت مردان منطقه با مفاهیم جدید و مدرن دنیای امروز و انعطاف بیشتر خاتمه خواهد یافت .






پا نویس :


پتراک  ¬ petrach

رونسانس   ¬ renaissance

جووانی بوکاچو  ¬ Giovanni Boccaccio

نیکلا مکیاولی ¬ Niccolo Machiavelli

شهریار  ¬ prince

 * فردریک کبیر زمانی که ولی عهد بود کتابی در رد کتاب شهریار میکیاولی نوشت و آن را منتشر نمود ، ولتر معروف به این اقدام او آفرین خواند و گفت : اگر خود مکیاولی هم حیات داشت او نیز به این عمل شما تحسین می نمود زیرا که تعلیمات او را به خوبی فرا گرفته اید .



منابع :


 1- / از مقاله تاثیر فرهنگ و تمدن اسلامی در شکل گیری تمدن غرب jacquesle le ctoff , les intellectuels 

2-  مقدمه مترجم کتاب شهریار – محمود- محمود ص 5

3- مقدرمه مترجم کتاب شهریار – محمود- محمود ص 13 و 15 

4- سرشت تلخ بشر ، جستارهایی در تاریخ اندیشه ها – ترجمه لی لا سازگار مقاله افول اندیشه های آرمان شهرگرایانه غرب ص 59 و 60 - آیزایا برلین 

5- روزنامه مردم سالاری

6- شهریار – مکیاولی ترجمه محمود محمود ص 43

7- شهریار – مکیاولی ترجمه محمود محمود ص 30

8- روزنامه اعتماد مورخ  8/7/1387 مقاله حسین فراستخواه 


 




تجدد ، مکیاولی و شهریار

" محمد نبهان | 1فوریه 2016 "

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۰۱
محمد نبهان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.