زن
جمعه, ۹ آبان ۱۳۹۳، ۰۶:۱۴ ب.ظ
زن
در تمام دنیا برای هر مردی
فقط یک زن وجود دارد
تکانش می دهد
به حیرت می کشاند
همه چیز چو باران در چشمان اش به هنگام طلوع اش فرو می ریزد
درد را در آغوش می کشد
و جزئیات هستی را مو به مو از بر ،
خدا را می یابد ،
در آن جا که هیچ مکتبی نیاموخته
و نور را می چشد ،
در آن جا که همه آن را فقط می بینند
سر و کارش به گنجشکان می اُفتد ،
چند لحظه ای در روز ، خیرگی می بلعد !
و از نسیم صبح لذت خویش را می چیند
عاشق قهوه می شود !
و در تاریکی شب ها ، تنها از ابعاد تلخ این دنیا می گرید ...
اما آن زن ...
به رسم عادت قَدَر
باید تا ابد مفقود شود
تا شخصی متولد شود ،
که خدا دوست می دارد !
" محمد نبهان - 18 اکتبر "
۹۳/۰۸/۰۹
خیلی خوب و عالی بود